{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
يه مادر بزرگ دارم امروز رفتيم خونشون خيييلي با اعتماد نفس بالا برگشته ميگه من قصد دارم يه دونه از اين ناصر ياسر ها بخرم بعد از 4 ساعت فكركردن و برس و جو فهميديم نايسر دايسر رو ميگه خخخخ
تو خونه ی ما همیشه من “در” بودم و داداشم “دیوار” چون همیشه به من زدن که اون بشنوه ! ://///
بابام پيكان داره بهش مي گيم بابا ما خجالت مي كشيم سوار اين ماشين بشيم عوضش كن ديگه!!!! مي گه : با همين هم مي شه زد تو تير برق !
تو فامیل ما باید اسم فصل امتحانات را بذارند فصل دید وبازدید وشب نشی والا فک وفامیله ما داریم؟؟؟؟؟
یه بار پیش داداشم نشسته بودم با گوشی خودم زنگیدم بهش ببینم زنگ گوشیش چیه . وقتی من زنگ میزنم. دیدم با صدای خودش ضبط کرده میگه: اتوساس ورندار اتوساس ورندار !!!!! من :| اینم داداشم :-D
شوهر عمه ام دیروز اومد پیشم گف: اگه فقط ی جمله دیگه بذاری تو 4جک , من میدونم و تو. بیشعور من زنمو دوس دارم چرا نمیفهمی :| کلا کسی میدونه چشه ؟!!!
مامانم وقتي از دستم عصبي ميشه ميگه: بخدا خاستگاری هر دختری بری، به دختره ميگم چه خـــــــري هستي ! :)))
ديشب مامانم داشت نماز ميخوند، گودزيلامون رفته تو آشپزخونه داد ميزنه: مامان ميخوام هندبونه بخورم، اگه نباد بخورم بگو "الله اکبر"..!!!
رفتیم خونه عمه م . اومده پز کفش جدیدای پسرشو بده . (آخه نکه تن تاکه ) میگه : رفتیم واسه امیر تن تانک خریدیم ....! خودشو نکشه خوبه با این تانک......!
نمازم تمام شد داشتم تسبیح میکردم (الحمدلله الحمدلله...) یکی از گودزیلاها اومد نشست پیشم با جدیت تمام داشت یه چیزی میگفت. ساکت شدم که بشنوم چی میگه دیدم داره میگه :احمد و لیلا احمد و لیلا :d :d :d :d
تو خونه ما يه قانون از زمان هاي خيلي قديم وجود داشته و هنوزم هست اينه كه {بخور تا نميري} همه هم بهش عمل ميكنند ولي نميدونم چرا قبلناش پنج برادر بوديم ولي فقط من موندم؟
پسر خالم دوسالشه به عمش گفته پدر سگ! ^___^ بهش گفتن معذرت خواهی کن! گفته ببخشید پدر سگ جان! ^__^
بابام تو میدو ن آزادی چن تا خارجی دیده میخواس بپرسه اهل کجایین.... آغا این با اعتماد به نفس/سقف رفته جلو میگه: ?made in فک وفامیله داریم؟؟؟
دخترخالم 5سالشه وقتي ميگه اين چيه!؟ يعني اون چيز پنج دقيقه ديگه بيشتر تا پايان عمرش نمونده....(-_-)
به همین گردو غبار راست میگم وقتی بچه بودم داداشم منو مینشوند رو شکمش اینقدر قلقکم میداد بعد منم روش جیش میکردم بعدشم فرار میکردم . خب تقصیره خودشه اینقدر قلقلکم نمیداد شاشو هم خودتونید :D
اولین کاری که توی بچگی دوست داشتم هرچه زودتر یادبگیرم ؛ ناخن گرفتن بود! مامانم لامصـــــب همیشه بند اول انگشتمو جزء ناخنم حساب میکرد..
يه مادر بزرگ دارم امروز رفتيم خونشون خيييلي با اعتماد نفس بالا برگشته ميگه من قصد دارم يه دونه از اين ناصر ياسر ها بخرم بعد از 4 ساعت فكركردن و برس و جو فهميديم نايسر دايسر رو ميگه خخخخ
تو خونه ی ما همیشه من “در” بودم و داداشم “دیوار” چون همیشه به من زدن که اون بشنوه ! ://///
بابام پيكان داره بهش مي گيم بابا ما خجالت مي كشيم سوار اين ماشين بشيم عوضش كن ديگه!!!! مي گه : با همين هم مي شه زد تو تير برق !
تو فامیل ما باید اسم فصل امتحانات را بذارند فصل دید وبازدید وشب نشی والا فک وفامیله ما داریم؟؟؟؟؟
یه بار پیش داداشم نشسته بودم با گوشی خودم زنگیدم بهش ببینم زنگ گوشیش چیه . وقتی من زنگ میزنم. دیدم با صدای خودش ضبط کرده میگه: اتوساس ورندار اتوساس ورندار !!!!! من :| اینم داداشم :-D
شوهر عمه ام دیروز اومد پیشم گف: اگه فقط ی جمله دیگه بذاری تو 4جک , من میدونم و تو. بیشعور من زنمو دوس دارم چرا نمیفهمی :| کلا کسی میدونه چشه ؟!!!
مامانم وقتي از دستم عصبي ميشه ميگه: بخدا خاستگاری هر دختری بری، به دختره ميگم چه خـــــــري هستي ! :)))
ديشب مامانم داشت نماز ميخوند، گودزيلامون رفته تو آشپزخونه داد ميزنه: مامان ميخوام هندبونه بخورم، اگه نباد بخورم بگو "الله اکبر"..!!!
رفتیم خونه عمه م . اومده پز کفش جدیدای پسرشو بده . (آخه نکه تن تاکه ) میگه : رفتیم واسه امیر تن تانک خریدیم ....! خودشو نکشه خوبه با این تانک......!
نمازم تمام شد داشتم تسبیح میکردم (الحمدلله الحمدلله...) یکی از گودزیلاها اومد نشست پیشم با جدیت تمام داشت یه چیزی میگفت. ساکت شدم که بشنوم چی میگه دیدم داره میگه :احمد و لیلا احمد و لیلا :d :d :d :d
تو خونه ما يه قانون از زمان هاي خيلي قديم وجود داشته و هنوزم هست اينه كه {بخور تا نميري} همه هم بهش عمل ميكنند ولي نميدونم چرا قبلناش پنج برادر بوديم ولي فقط من موندم؟
پسر خالم دوسالشه به عمش گفته پدر سگ! ^___^ بهش گفتن معذرت خواهی کن! گفته ببخشید پدر سگ جان! ^__^
بابام تو میدو ن آزادی چن تا خارجی دیده میخواس بپرسه اهل کجایین.... آغا این با اعتماد به نفس/سقف رفته جلو میگه: ?made in فک وفامیله داریم؟؟؟
دخترخالم 5سالشه وقتي ميگه اين چيه!؟ يعني اون چيز پنج دقيقه ديگه بيشتر تا پايان عمرش نمونده....(-_-)
به همین گردو غبار راست میگم وقتی بچه بودم داداشم منو مینشوند رو شکمش اینقدر قلقکم میداد بعد منم روش جیش میکردم بعدشم فرار میکردم . خب تقصیره خودشه اینقدر قلقلکم نمیداد شاشو هم خودتونید :D
اولین کاری که توی بچگی دوست داشتم هرچه زودتر یادبگیرم ؛ ناخن گرفتن بود! مامانم لامصـــــب همیشه بند اول انگشتمو جزء ناخنم حساب میکرد..
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}